آنکه مکتوب می برد. پیک. قاصد. (ناظم الاطباء) : دیر شد تا نامه ای از تو نیامد سوی ما گرچه چندین قاصدان نامه بر بازآمدند. کمال الدین اسماعیل. ای پیک نامه بر که خبر می بری به دوست یا لیت اگر بجای تو من بودمی رسول. سعدی. آن پیک نامه بر که رسیداز دیار دوست آورد نامه ای ز خط مشکبار دوست. حافظ. - مرغ نامه بر، کبوتری که مکتوب می برد. (ناظم الاطباء) : بردند عرض حال ترا مشفقی به دوست مرغان نامه بر به سخن میرسیده اند. مشفقی. شریک دولت خود را نمی توانم دید به چشم غیرت من مرغ نامه بر تیر است. صائب. چو خواهم نامه ات بر بال مرغ نامه بر بندم نخست از رشک مرغ نامه بر را بال و پر بندم. عذری بیگدلی
آنکه مکتوب می برد. پیک. قاصد. (ناظم الاطباء) : دیر شد تا نامه ای از تو نیامد سوی ما گرچه چندین قاصدان نامه بر بازآمدند. کمال الدین اسماعیل. ای پیک نامه بر که خبر می بری به دوست یا لیت اگر بجای تو من بودمی رسول. سعدی. آن پیک نامه بر که رسیداز دیار دوست آورد نامه ای ز خط مشکبار دوست. حافظ. - مرغ نامه بر، کبوتری که مکتوب می برد. (ناظم الاطباء) : بردند عرض حال ترا مشفقی به دوست مرغان نامه بر به سخن میرسیده اند. مشفقی. شریک دولت خود را نمی توانم دید به چشم غیرت من مرغ نامه بر تیر است. صائب. چو خواهم نامه ات بر بال مرغ نامه بر بندم نخست از رشک مرغ نامه بر را بال و پر بندم. عذری بیگدلی
مقراضی که بوسیله آن ناخن برند: بتاب یکسرناخن قواره مه را دوشاخ چون سر ناخن برا نمود بتاب. (خاقانی)، مقراض قیچی. توضیح هم} ناخن برا (ی) {صحیح است و هم} ناخن پیرا (ی) {و هیچیک محرف دیگری نیست
مقراضی که بوسیله آن ناخن برند: بتاب یکسرناخن قواره مه را دوشاخ چون سر ناخن برا نمود بتاب. (خاقانی)، مقراض قیچی. توضیح هم} ناخن برا (ی) {صحیح است و هم} ناخن پیرا (ی) {و هیچیک محرف دیگری نیست